دفترچه خاطرات

پنجره اي رو به حياط پشتي

تبلیغات تبلیغات

معاون دبیرستان

اول دبیرستان که بودم یه معاون مدرسه داشتیم بنام اقای محمدی خیلی ادم خوبی بود...اخرین سال خدمتش هم بود تو جیبش حتی یه کیف پول نداشت و بجاش یه تیکه از پوشه رو تا کرده بود و مدارک و پولاشو داخلش میذاشت اکثر دانش اموزای دبیرستانمون هم از قشر محروم جامعه و روستایی بودن... دبیرستان یه ساندویچی داشت که که قیمت هر ساندویچ 200 تومان بود (سال 85) و اکثرا بچه ها از جلوش با حسرت رد میشدن ...خیلی غم انگیز بود بعد این معاونمون اقای محمدی این صحنه ها رو که میدید به بچه
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها